زمستان ۱۴۰۰ بود. تصمیم گرفته بودم ورزش بدمینتون را خیلی جدی دنبال کنم. بعد از پرسوجوهای بسیار، باشگاه دلخواهم را پیدا کردم. اوایل بهمحض ورود به باشگاه تلفن همراهم را روی حالت سکوت میگذاشتم. اما بعد از مدتی متوجه شدم تماسهای مهم یکی پس از دیگری از دستم میرود. آن روزها به فکر یافتن شغل جدیدی بودم و از دست دادن حتی یک تماس میتوانست آینده شغلیام را تحت تاثیر قرار دهد. اجازه داشتیم تلفنهای همراهمان را با خود داخل زمین بازی ببریم. کمکم همراه داشتن این بلای ورزشی (تلفن همراه) به عادت تبدیل شد. این عادت را با خودم به باشگاه بدنسازی، مهمانیهای خانوادگی، کلاسهای آنلاین و … نیز میبردم.
دو سه ماه پیش بود که به خودم آمدم و متوجه بیتمرکزیام شدم. دنبال راهحلهای مختلفی میگشتم. میدانستم همیشه نیمی از پاسخ درون مسئله است. پس طبق معمول به گوگل پناه بردم. طی جستجوهای مداوم به سندرم حباب کار رسیدم. اگر برایتان سوال است که این سندرم چیست و آیا با آن مواجه شدهاید یا خیر با من ادامه این جستار را بخوانید.
شاید شما هم مثل خیلی از افراد دورکار با سندرم حباب کار مواجه شده باشند. طبق این سندرم افراد نمیتوانند در زمانهای غیرکاری نیز از توجه به مسائل کاری دست بردارند. مهمترین نشانههای این سندرم عبارتند از:
- بررسی مداوم پیامها، ایمیلها و استفاده بیش از حد از اینترنت و فناوری: من به شخصه هر لحظه ایمیلها و پیامهایم را بررسی میکنم و برای محتوای هر کدام دائم در حال جستجو در گوگل هستم. تازگیها دچار وسواس مطالعه نیز شدهام.
- اختلال در خواب و تغذیه: گاهی تا لحظهای که از شدت خواب چشمانم نسوزد نمیتوانم تلفن همراهم را کنار بگذارم. از اشتها هم که نگویم گاهی آنقدر به تلفن همراه چشم میدوزم که تمام وجود منقبض میشود و حتی معدهام دستور استراحت و غذا نخوردن میدهد.
- اختلال در خلقوخو: افزایش استرس و اضطراب و عصبی شدن از دیگر نشانههای این سندرم است که میتواند به تنهایی عملکرد کاری و زندگی عادی را مختل کند.
- کمبود محتوا هنگام صحبت با دیگران: بیش از حد درگیر کار بودن باعث شده بود وقتی دوستانم یا فامیل را میبینم در صحبت کردن کم بیاورم. تمام حرفهایم ختم میشد به موضوعهای کاری که برای دیگران کسلکننده بود.
اما نگران نباشید. راههای سادهای برای رفع سندرم حباب کار وجود دارد. مواردی که در مقالهها توصیه شده و برای من هم کاربردی بوده را با شما به اشتراک میگذارم:
+ نوشتن فهرستی از کارهای روزانه: من صبح به صبح، فهرستی از کارهایی که باید همان روز انجام دهم را مینویسم. این کار باعث میشود موقع انجام دادن هر کار کاملن متمرکز باشم. حتی اگر ذهنم بخواهد من را گول بزند میگویم:« هیس! باشه بعدن انجامش میدیم».
+ فعالیت بدنی: من هر روز ورزش میکنم. گاهی به باشگاه بدنسازی یا یوگا میروم و گاهی پیادهروی میکنم. تقریبن روز بدون ورزش در برنامه هفتگیام ندارم. هنگام ورزش تلفن همراهم را دور از خود نگه میدارم تا خدایی نکرده شیطان گولم نزند و آن را چک نکنم.
+ نه گفتن: همه آن لحظههایی که مشغول ورزش کردن، مطالعه کردن یا نوشتن هستید ممکن است صدای پیامها توجه شما را به تلفن همراهتان جلب کند. لحظهای مکث کنید و نهای قاطعانه به خودتان بگویید.
نکتههایی که مطالعه کردهام در این بخش به پایان میرسد. آها. ظاهرن یک مورد از قلم افتاده است:
تا جایی که میدانم سندرم حباب کار پایه و اساس علمیای ندارد. اما از آنجایی که چنین چیزی را خارجیها کشف و ابتدای اسمش از واژه syndrome استفاده کردهاند من هم به ناچار از همین واژه استفاده کردم.
4 پاسخ به “سندرم حباب کار”
زهرا منم وقتی برای یک شرکت مقاله مینوشتم به این بیماری دچار شده بودم.
میفهمم کامل. خیلی درک میکنم. واقعن حس بدیه. از یه جایی به بعد احتمالن دچار فرسودگی شغلی میشیم:(
یه وقتایی واقعن دلم میخواد گوشیم یازده دو صفر باشه. بنظرم تنها درمون سندروم حبابکار همینه.
من تماس تلفنی مهم ندارم، حتی پیام مهمی هم هر یکسال یکبار دریافت نمیکنم… .
آره منم همینم. یه وقتایی دلم میخواد توی دهه ۴۰ اینا زندگی کنم:)